چرا قهر؟
بسوی آرمانشهر
صله رحم؛ رسم خوشایندی است؛
دورنمای آن آشکار است؛ تو میخواهی تجدید کنی همه خاطرههایت را، همه خوبیها را و بیشک در مسیر، باید قدر بدانی ارزش خویشان و نزدیکانت را،
قدر بدانید خویشاوندان و نزدیکان خود را؛ پدر، مادر، خواهر، برادر و...، باور کنید به محض فقدان عزیزی، ارزش واقعی او آشکار میشود.
دیدگاه قرآن
"... واتقوا الله الذى تساء لون به والارحام ان الله کان علیکم رقیبا."
ای مردم! در مورد ارحام از خدا پروا کنید. همانا خدا مراقب شماست. (سوره نسا/ 1)
در این آیه، توصیه میشود که در مورد ارتباط خود با ارحام (صله رحم) بیشتر اندیشه کنید، در ادامه هم به این نکته اشاره میشود که باید مراقب احقاق حق دیگران بود.
دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام)
به رسول خدا عرض شد: بالاتر از همه مردم کیست؟ فرمود: آنکه بیشتر از همه تقوای الهی دارد و از همه کس بیشتر صله رحم میکند و امر به معروف و نهی از منکرش بیشتر است.
امام باقر علیه السلام:
صله ارحام، «اعمال» را پاک، «اموال» را افزون، بلاها را دفع، حساب را آسان میکند و «مرگ» را به تاخیر میاندازد.»
امام علی علیه السلام:
«صلوا ارحامکم و ان قطعوکم:
با خویشاوندانتان پیوند و رفت و آمد داشته باشید، هر چند آنان با شما قطع رابطه کرده باشند.»
امام صادق علیه السلام فرمود:«صله رحم کن، حتی اگر با دادن یک لیوان آب به نزدیکانت باشد. بهترین صله رحم بازداشتن خویش است از آزار آنها.»
نگاه بزرگان
حکایت
امام صادق علیه السلام در بستر بیماری و شهادت افتاده بود و گاهی از هوش میرفت. یک بار که به هوش آمد، فرمود به حسین بن علی بن علی - که پسر عموی پدر امام بود- هفتار دینار بدهید و به فلانی، فلان مقدار و به فلانی، فلان مقدار بدهید.
به امام عرض کردیم:«آیا به مردی بخشش میکنید که میخواست شما را به قتل برساند؟»
امام فرمود:«آیا میخواهی من از آنها نباشم که خداوند توصیف کرده است:« و کسانی که بنا به امر خدا صله می کند و از پروردگارشان میترسند و از بدی حساب بیمناکند.» بله خداوند بهشت را آفرید و آن را خوشبو ساخت و بوی بهشت تا هزار سال راه میرود ولی عاق والدین و قاطع رحم آن بو را نمیشنوند.»
اهمیت موضوع صله رحم:
ارحام یعنی قوم و خویش و منظور از «صله» نیکی کردن. ارحام مثل اعضای یک بدن هستند که هر عضوی باید در حفظ عضو دیگر بکوشد.
اینها همه حقوق جسمانی ارحام است و حقوق ارحام ایمانی هزار درجه از اینها بالاتر است، به همان اندازهای که پیغمبر صلی الله علیه و آله و حضرت فاطمه سلام الله علیها از پدر و مادر جسمانی بالاترند. نزدیکان و پدر و مادر دینی ما سه طبقه هستند: طبقه اول که از همه بالاترند، ائمهاطهارند، طبقه دوم ساداتآن بزرگواران هستند و طبقه سوم مومنانهستند که قرابت باطنی دارند.
چند نکته دوباره صله رحم:
1-این کار نیک و ساده، آنقدر سازنده و مفید است و آنچنان مورد رضای پروردگار، که گاهی تقدیر الهی به خاطر آن عوض میشود و خداوند به پاداش این عمل نیکو، بر عمر کسی میافزاید.
امام رضا علیه السلام فرمود: جز صله رحم چیزی را سراغ نداریم که عمر را زیاد کند.
2-صله رحم یک وظیفه اخلاقی است، حتی نسبت به آنان که اهل گناهند. چه بسا به برکت رفت وآمد بستگان صالح، فاجران هم راه صلاح پیش گیرند و تاثیر بپذیرند.
3- حتی اگر بستگان، مایه آزار انسان را فراهم کنند، باز هم حق گسستن پیوند را نداریم، چرا که حفظ احترام و توجه به خویشاوندان، همواره واجب و ضروری است.
4-سنت «صله رحم»، از نیکوترین برنامههای دینی در حیطه معاشرت است. حفظ ارزشهای دینی و سنتهای سودمند و ریشهدار دینی، از عوامل تحکیم روابط در خانوادههاست. به ویژه در مناسبهای ملی، در اعیاد و وفیات و آغاز سال جدید فرصت طبیعی و مناسبی برای عمل به این «سنت دینی است.
قهر کردن، جواب سلام ندادن، ترشرویى، شرکت نکردن در محافل، کمک نکردن در گرفتاریها، گلههاى نا به جا و امثال آن به قطع رحم و گسستن پیوند مىانجامد.
- آثار صله رحم
1- زیادت عمر
2- به تأخیر افتادن اجل
3- زیادت رزق
4- زیادت مال
5- زیادت نعمت
6- رفع فقر
7- آبادانی سرزمین
8- تأمین سلامت در جمیع امور
9- افزایش محبت در میان خویشان
10- امکان بهره گیری از سرمایه های وجودی خویشان
11- آرامش روانی
12- بخشش گناهان
13- مشمول رحمت حق شدن
14- برخورداری از رزق الهی
15- تأمین حوایج دنیوی
16- تقرب به حق تعالی
17- رهایی از ابتلا به مرگ ناگوار
طباطبایی، سید محمد هادی، کتابچه شهر قرآنی، شماره 5، با اندکی تصرف، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران
لزوم پرهیز از افراط و تفریط در خوابیدن
توجه به چند نکته لازم و ضرورى است.
نکته اول
انسان باید ازافراط و تفریط به دور باشد. مثلا گاهى، افراد با شنیدن سفارشهایى که درباره کم خوابى شده است و یا با خواندن داستانهایى که از چگونگى غلبه بر خواب از بزرگان نقل گردیده، درصدد انجام آن امور برمىآیند و با این کار سلامتى خود را به خطر مىاندازند. به هرحال، بدن انسان احتیاج به استراحت دارد. یکى از نعمتهاى خدا این است که وسیله خواب و استراحت را براى انسان فراهم کرده است:
«وَ جَعَلْنا نَوْمَکُمْ سُباتاً؛ ما خواب را مایه راحتى و آرامش شما قراردادیم.» (نبأ/9)
مسلّماً خواب یکى از نعمتهاى الهى است که باید از آن به نحو مطلوب استفاده کرد. کسانى هستند که مبتلا به بى خوابىاند و براى رفع این حالت و این که مقدار کمى به خواب بروند، مرتب داروهایى را که عوارض جانبى هم دارند، مصرف
مىکنند. بنابراین، داشتن خواب طبیعى نعمتى بزرگ است و نباید آن را از دست داد. سخن در این است که انسان بیش از حد لازم نخوابد و فعالیتهاى حیاتى خود از قبیل فکر کردن، کار کردن و... را تعطیل نکند. البته مقدار نیازى که افراد به خواب دارند با یکدیگر متفاوت است و بستگى به نوع مزاج افراد، سنین مختلف عمر، فعالیتهاى انسان و... دارد. معمولا افراد خودشان با تجربهاى که دارند و یا دستورى که پزشک به آنها مىدهد، نیاز بدن خود به خواب را مىدانند. بنابراین رعایت آن حداقلها ضرورى است و انسان نباید با بى توجهى نسبت به آن، موجبات فراهم آمدن بیمارى مخصوصاً در سنین آخر عمر را فراهم آورد.
نکته دوم
سفارش و تأکید بر کم خوابیدن در شب به معناى زیاد خوابیدن در روز نیست؛ زیرا انسان به طورطبیعى شبها مىخوابد و روزها کار مىکند. البته در بعضى از مناطق کره زمین که به طور متوالى چند ماه از سال شب و چند ماه دیگر روز است، انسانها برنامه زندگى خود را به گونهاى تنظیم مىکنند که هم به خواب و هم به کارشان برسند. اما در بیش تر مناطق زمین که شب و روز متناوباً و با اندکى تفاوت و یا تساوى جا به جا مىشوند، انسانها معمولا خوابشان را در شب و کارشان را در روز انجام مىدهند؛ چرا که روز براى فعالیت و تلاش و کوشش مناسب است:
«إِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَوِیلاً؛ و تو را در روز، آمد و شدى دراز است.» (مزمل/7)
بنابراین، در این که وقت خواب شب است بحثى نیست، اما این که چقدر باید بخوابیم نکتهاى است که پیش از این نیز متذکر شدیم و باید به آن توجه داشته باشیم؛ یعنى بدانیم که نیاز انسانها به خواب با یکدیگر متفاوت است و این مسأله بستگى به شرایط زندگى افراد دارد. درست است که شب براى استراحت و آرامش قرار داده شده است، اما به این معنا نیست که از همان سر شب تا هنگام طلوع آفتاب بخوابیم. اجمالا از دستورات قرآن چنین استفاده مىشود که نیاز انسان به خواب آن چنان زیاد نیست و مقدار کمى از شب براى استراحت و تجدید قوا لازم است.
قرآن به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مىفرماید:
«قُمِ اللَّیْلَ إِلاّ قَلِیلاً؛ تمام شب را به عبادت بپرداز مگر اندکى را.» (مزمل/2)
هم چنین قرآن در وصف متقین مىفرماید:
«کانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ وَ بِالاَْسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ؛ و از شب اندکى را خواب مىکردند و سحرگاهان از درگاه خدا طلب آمرزش و مغفرت مىکردند.» (ذاریات/17)
اگر قرار بود که انسان نیمى از شبانه روز را به استراحت و خواب بپردازد، هیچ گاه قرآن چنین مسایلى را عنوان نمىکرد. از لحن و بیانات قرآن پیدا است که انسان احتیاج به خوابهاى طولانى ندارد.
برنامه ریزى خواب
اگر ما به دستورات بیان شده در روایات عمل کنیم، مىتوانیم نیاز بدنمان را به خواب با ساعات کم ترى تأمین کنیم؛ از جمله این که اگر ما قسمت عمده خواب خود را قبل از نیمه شب قرار دهیم، بسیار مفیدتر خواهد بود تا این که آن را به بعد از نیمه شب موکول کنیم. متأسفانه امروزه شرایط زندگى به گونهاى شده است که خواب بیش تر خانوادهها از نیمه شب به بعد است. در زمان پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) و برخى زمانهاى دیگر که مردم به دستورات اسلام و ائمه(علیهم السلام) عمل مىکردند، برنامه هر شب آنها به این صورت بود که اول مغرب نمازشان را به جماعت مىخواندند، سپس به منزل رفته و شام مىخوردند، مجدداً به مسجد برگشته و نماز عشا را مىخواندند و آن گاه به منزل رفته و مىخوابیدند. البته، امکانات و شرایط زندگى هم به گونهاى بود که به این برنامه کمک مىکرد؛ مثلا نبودن برق و تاریکى شب یکى از دلایل زودتر خوابیدن مردم بود.
خواب سرشب علاوه بر این که نیاز عمده بدن را تأمین مىکند، موجب مىشود تا انسان بتواند سحر با نشاط از خواب برخیزد و به عبادت بپردازد. طبیعى است کسى که تا نیمههاى شب به تماشاى تلویزیون مىپردازد، نمىتواند چنین برنامهاى داشته باشد؛ زیرا خستگى و کسلى او حتى مانع از اداى به موقع فریضه صبح مىگردد.
در گذشته، مسلمانان کمبود خواب خود در شب را با خواب قیلوله در روز جبران مىکردند. این خواب که قبل از ظهر و حدود نیم ساعت به طول مىانجامید، از سویى، موجب برطرف شدن خستگى کار روزانه مىشد و از سوى دیگر، آمادگى لازم را در مسلمانان فراهم مىکرد تا با نشاط بیش ترى نمازظهر خود را به جا آورند. این شیوه زندگى، به مسلمانان کمک مىکرد تا از خوابیدن کم اما به موقع خود، بیش ترین بهره و نشاط لازم را ببرند.
اگر چه امروزه شرایط زندگى نسبت به گذشته تغییر کرده است، اما با برنامه ریزى درست و سعى و تلاش مىتوانیم از اوقات زندگى خود حداکثر استفاده را ببریم، مثلا نباید وقت خود را صرف تماشاى فیلمهاى بى فایده و یا برنامههاى سرگرم کنندهاى کنیم که نه به درد دنیاى ما مىخورد و نه آخرتمان و چه بسا ضرر هم دارند. افرادى که احتیاج به مطالعه دارند، خصوصاً دانشجویان که عادت دارند اول شب مطالعه کنند، بهتر است قسمت عمده مطالعه خود را به آخر شب موکول نمایند. این کار باعث مىشود تا اولا، به دلیل بازتر بودن و آمادگى بیش تر ذهن، استفاده بیش ترى از مطالعه عاید گردد و ثانیاً، فرصتى فراهم شود تا انسان به نافله شب و قرائت قرآن نیز بپردازد.
نکته دیگر این که صِرف کم خوابیدن در شب به تنهایى موضوعیت ندارد، بلکه نحوه سپرى کردن آن مهم است. هدف از بیدار ماندن، گپ زدن و انجام کارهاى لغو و بى فایده و یا خداى ناکرده کشیده شدن به سمت امور مشتبه نیست، بلکه براى پرداختن به عبادت فردى و خودسازى است:
«وَ مِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیْلاً طَوِیلاً؛ و شب را [در نماز] به سجده خدا پرداز و شب دراز را به تسبیح و ستایش او صبح گردان.» (اسراء/26)
«وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً؛ و بخشى از شب بیدار و متهجد باش و نماز شب که بهره افزونى براى تو است به جاى آور، باشد که خدایت به مقام محمود (شفاعت) مبعوث گرداند.» (اسراء/79)
از روایات و احادیث چنین برمىآید که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در طول شب چندین مرتبه مىخوابیدند و بیدار مىشدند. مستحب است که مؤمنان بعد از بیدار شدن در نیمه شب، ابتدا چهار رکعت نافله بخوانند و بعد استراحت کنند. مجدداً بیدار شوند و چهار رکعت دیگر بخوانند و باز استراحت کنند... . البته این برنامه براى کسانى است که بتوانند به خوبى از آن استفاده کنند به گونهاى که به کار و وظایف واجبشان لطمهاى وارد نیاید. کسانى که مىخواهند از دقایق عمرشان حداکثر استفاده را ببرند، باید براى کیفیت و تقسیم مطلوب آن نیز برنامه ریزى کنند. اما کسانى که دلشان مىخواهد وقتشان را طورى بگذرانند که حتى نفهمند عمرشان چگونه گذشته است، احتیاجى به برنامه ریزى ندارند؛ چرا که شیطان زمینه را به گونهاى فراهم مىکند که همواره سرگرمىهایى از قبیل جدول پر کردن، فیلم تماشا کردن، سخن لغو گفتن و... براى آنها مهیا باشد.
بر خلاف شب، که مخصوص خودسازى و انجام عبادات فردى است، روز براى عبادات جمعى و فعالیتهاى اجتماعى از قبیل تحصیل، تدریس، جهاد، کمک به مستمندان و...است. انجام بعضى از مشاغلى که جامعه به آنها نیاز دارد، علاوه بر این که واجب کفایى است، اگر به قصد قربت باشد، بزرگ ترین عبادت است. بنابراین مىتوان گفت که کارهاى اجتماعى بیش تر در روز و کارهاى فردى و امورى که پنهانى بودن آنها مطلوب است، بیش تر در شب انجام مىشود. یکى از برنامههاى شبانه پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) ، حضرت على(علیه السلام) و سایر ائمه(علیهم السلام) رسیدگى به فقرا بود به گونهاى که شناخته نشوند. حال اگر ما از انجام این امور در شب عاجزیم، حداقل مىتوانیم انفاق سرّى را جزو برنامههاى روزمان قرار دهیم.
مصباح یزدی، محمد تقی، کتاب پندهاى امام صادق(علیه السلام) به رهجویان صادق
زنگ تفریح سالم
تنظیم برنامه شبانه روز
قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله:
«یا اَباذر، علی العاقل َنْ یَکُون لَهُ اَرْبَعُ ساعات ساعَةٌ یُناجى فیها رَبَّهُ عَزَّوَجلَّ; وَ ساعَةٌ یُحاسِبُ فیها نَفْسَهُ; وَ ساعَةٌ یَتَفَکَّرُ فیما صَنَعَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ اِلَیْهِ وَ ساعَةٌ یَخْلُو فیها بِحَظِّ نَفْسِه مِنَ الْحَلالِ; فَاِنَّ هذِهِ السّاعَةَ عَوْنٌ لِتْلِکَ السّاعاتِ؛ بر عاقل است که اوقات شبانه روزى خود رابه چهار قسمت تقسیم کند، در ساعتى به مناجات با خدایش بپردازد و در ساعتى اعمالش را محاسبه نماید، در ساعتى در آفریده هاى خداوند اندیشه نماید. در ساعتى نفسش را از حلال بهرهمند گرداند که این ساعت یار و کمک آن سه ساعت دیگر است.» (بحارالانوار، ج 74، ص 71)
اوقات شبانه روز را به چهار قسمت تقسیم کن:
1 ـ ساعتى براى مناجات با خداوند.
2 ـ ساعتى براى محاسبه نفس؛ بیندیشد که هرروز در چه مرحلهاى از ایمان و اخلاق،... بوده است و امسال چگونه است؟ آیا در این بازار تجارت (دنیا) سودى برده یا زیان کرده و یا در حالت رکود بوده است؟ آیا کارى که باعث جلب رضایت الهى باشد از او سرزده است؟ آیا زندگى تکرارى را ادامه داده یا این که برنامه و راه تازهاى به سوى خدا گشوده است؟ و هزاران اگر دیگر. خلاصه همان گونه که تاجر همه روزه، تجارتش را محاسبه مىکند، کسانى که دقیق هستند براى محاسبه نفس خودشان نیز، وقت گذاشته و اعمال شبانه روز را محاسبه مىنمایند.
3 ـ ساعتى را هم براى تفکّر و اندیشه کردن بگذارد.
درباره چه چیزى تفکّر نمایم؟
تفکّر درباره چیزى که حسّ شکرگزارى رادر انسان تقویت و تحریک مىکند؛ یعنى در نعمتهاى خدادادى بیندیشد. از بزرگترین نعمتها ایمان، اسلام، ولایت اهل بیت علیهمالسلام، سلامت، توفیق براى اطاعت، علم ... است. همه اینها از نعمتهاى بزرگ الهى است. انسان تا زمانى که اینها را دارد، قدرش را نمىداند، امّا همین که یکى از آنها را از دست داد، آنگاه قدرش را مىفهمد. آن هم تفکّرى که هر لحظه اش معادل یک سال عبادت است و ممکن است سرنوشت انسان را عوض کند. بهترین نمونه اش داستان حُرّ است که با چند دقیقه فکر، به کُلّى سرنوشت او عوض شد.
4- ساعتى که نفسش از حلال بهره ببرد. احتمال دارد که اشاره به تفریحات سالم باشد. «انسان مانند ماشین آهنى نیست که هر چه بخواهند از او کار بکشند، بلکه روح و روانى دارد که همچون جسمش خسته مىشود، همان گونه که جسم نیاز به استراحت و خواب دارد، روح و روانش نیز نیاز به سرگرمى و تفریح سالم دارد.
تفریح و سرگرمى همچون سرویس کردن و روغن کارى نمودن چرخهاى ماشین است. گرچه این ماشین براى یک ساعت متوقّف شود، ولى بعداً قدرت، توان و نیروى جدیدى پیدا مىکند که چند برابر آن را جبران خواهد کرد، به علاوه بر عمر ماشین مىافزاید. امّا مهّم این است که سرگرمى و تفریح سالم باشد و گرنه مشکلى راکه حل نمىکند ،بلکه بر مشکلها نیز مىافزاید.
پیامبر فرمودند: تفریح حلال یاریگر سه بخش دیگر است. پس تفریح سالم را فراموش نکن.
مباحث اخلاقی آیةالله مکارم شیرازی، بااندکی تصرف
خورشید عرفان (40 پرسش و پاسخ اخلاقی از امام خمینی(ره))
توبه نوشته علامه حسن زاده آملی(دارای مباحثی زیبا و دلنشین)
در محضر عارفان - واصف بادکوبه ای (دستور العمل ها و توصیه های اخلاقی جمع کثیری از بزرگان)
کشکول شیخ بهایی(شامل نصیحت ها، پندها، اشعار اخلاقی و....)
کیش پارسایان (سلسله درس های اخلاقی استاد مجتبی ترانی)
مناظره زبان و اندامها (مجموعه ای از معارف اخلاق که نوشته حسین شیخ الاسلامی است. )
تحلیلی بر روشهای تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی(اکبر دهقان)
پندهای حکیمانه و عارفانه علامه حسن زاده آملی
در محضر علامه طباطبایی ره (655 پرسش چهره به چهره از علامه ،نوشته محمدحسین رخشاد)
رفتار علوی در کلام رهبری (نکته های ناب سخنان رهبری با ذکر تاریخ)
حلیة المتقین
مرواریدهای درخشان(( مولف : حاج شیخ عباس قمی ))
تربیت در سیره و سخن امام حسن مجتبی علیه السلام(( مولف : عبدالکریم پاک نیا ))
* در جستجوی استاد ( شرح حال عارف فرزانه آیه الله آقا شیخ محمد تقی آملی رحمه الله علیه )(( تالیف : صادق حسن زاده ))
*رازهای نماز(( نام مولف : آیة الله جوادی آملی ))
پاداش و مجازات (گزیده ای از کتاب : ثواب الاعمال و عقاب الاعمال )(( نام نویسنده : شیخ صدوق ))
واژه های اخلاقی از اصول کافی گرد آورنده ابراهیم پیشوایی ملایری
اخلاق اسلامی تهیه شده در موسسه در راه حق
کشکول شیخ بهایی ترجمه عزیزالله کاسب
فرهنگ فرزانگی
حدیث معراج
خلاصه نقطه های آغاز در اخلاق عملی
احادیث قدسی
سخنی درباره روزه
خورشید عرفان مولف : محمد رضا رمزی اوحدی
پندهای نبی اکرم(ص) به ابوذر غفاری
مراحل اخلاق در قرآن کریم آیت الله عبدالله جوادی آملی
نمونه هایی برجسته از اخلاق امیرمؤمنان (علیه السلام)
عاقبت بخیران عالم جلد اول نویسنده : علی محمد عبداللهی
عاقبت بخیران عالم جلد دوم نویسنده : علی محمد عبداللهی
داستانهای عارفانه در آثار (علامه حسن زاده آملی) نویسنده : عباس عزیزی
داستانهای بحارالانوار جلد 1 نویسنده : محمود ناصری
داستانهای بحارالانوار جلد 2 نویسنده : محمود ناصری
داستانهای بحارالانوار جلد 3 نویسنده : محمود ناصری
داستانهای بحارالانوار جلد 4 نویسنده : محمود ناصری
مردان علم در میدان عمل جلد دوم مؤ لف : سید نعمت الله حسینی
مردان علم در میدان عمل جلد پنجم مؤ لف : سید نعمت الله حسینی
مردان علم در میدان عمل جلد ششم مؤ لف : سید نعمت الله حسینی
قصص التوابین یا داستان توبه کنندگان تاءلیف : علی میرخلف زاده
داستانهای عارفانه جلد در آثار استاد علامه آیة الله حسن زاده آملی (2) اثر: عباس عزیزی
درس زندگی (زندگینامه و خاطرات زندگی چهار علامه فرزانه ) مؤ لف : سید رضا حسینی
حدیث معراج
یکصد و پنجاه درس زندگی
جهاد با نفس ( شیخ حر عاملی (ره) ) ادعیه و زیارت | حدیث
سیمای مخبتین ( شیخ محمود تحریری ) انسان سازی | عرفان اسلامی
سلمان فارسی ( سید جعفر مرتضی عاملی ) اولیاء الله|اولیای دین|سلمان فارسی
داستانهای جوانمردان ( سید محمد خراسانی ) حکایات | اخلاقی و عرفانی
کامل الزیاره (جلد 1) ( ابن قولویه ) اولیاء الله
کامل الزیاره (جلد 2) ( ابن قولویه ) اولیاء الله
کامل الزیاره (جلد 3) ( ابن قولویه ) اولیاء الله
دستورالعملهای عرفانی ( مجموعه سایت ) انسان سازی | عرفان اسلامی
معراج السعاده ( موسسه در راه حق ) انسان سازی | اخلاق اسلامی
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال نویسنده : مرحوم شیخ صدوق
مرواریدهای درخشان
جهاد با نفس
سوخته (شرح حال عارف سالک محمد جواد انصاری همدانی )
لیست کل یادداشت های این وبلاگ